سراج الاخبار و آغاز مطبوعات مدرن

امیر حبیب الله خان
توضیح تصویر، امیر حبیب الله در زمان سلطنتش دست به یک سلسله اصلاحات مدرن زد، از آن جمله انتشار جریده سراج الاخبار

پس از توقف انتشار جریده شمس النهارکابل در میانۀ سالهای ۱۸۷۰ میلادی، ظاهرا در ظرف بیش از سه و نیم دهه نشریۀ دیگری در افغانستان منتشر نشد، اما یک شماره "سراج الاخبار افغانستان" به مدیریت مسئول مولوی عبدالرووف کندهاری. ولی آگاهان در مورد بود و نبود این نشریه نظریات متفاوتی دارند.

از این شمار مرحوم عبدالحی حبیبی مورخ و محقق سرشناس افغان ، مرحوم کاظم آهنگ مولف کتاب "سیر ژورنالیسم در افغانستان" و دکتور اسدالله شعور نویسنده افغان و برخی دیگر وجود آن را تائید می کنند. اما عدۀ دیگری وجود سراج الاخبار افغانستان را رد می کنند.

به هر حال رویداد هایی که درین مدت سه و نیم دهه در آسیای جنوبی، آسیای غربی و خاور میانه اتفاق افتاد باعث تحولات فکری در این مناطق شد. شورش سپاهیان در هند در سال ۱۸۵۷ میلادی، جنگ دوم افغان -انگلیس در سال ۱۸۷۹، ظهور جنبش مشروطیت در ایران و افغانستان و جنبش تُرک های جوان در ترکیه افکار آزادی خواهانه، ناسیونالیسم توام با پان اسلامیسم و مدرنیسم را گسترش داد.

سراج الاخبار و امیر حبیب الله خان

امیر حبیب الله خان پادشاه افغانستان از ۱۹۰۱ تا ،۱۹۱۹ اگرچه در دهه اول سلطنتش جنبش مشروطیت را سرکوب کرد ولی در اثر تحولاتی که در داخل کشور و کشور های همجوار اتفاق افتاد، دست به یک رشته اصلاحات زد، از جمله اجازه داد جریده ای منتشر شود، عزیزنعیم استاد پیشین تاریخ سیاسی در دانشگاه کابل به این باور است که هر چند امیر حبیب الله خان از نگاه فکری بیشتر متعلق به قرن نوزده بود تا قرن بیست.

اما مواجه شدن او با یک سلسله پدیده ها زمینه را برای اصلاحات محدود مساعد ساخت. آقای نعیم می گوید: " اولین حرکت امیر حبیب الله خان دعوت از آن افغان هایی بود که در وقت امیرعبدالرحمن خان تبعید شده بودند و در جمله اینها اشخاصی قرار داشتند که هم در مسایل اداری و هم در مسایل ثقافتی و غیره می توانستند مشوره های بدهند و اساسات را بگذارند از آن جمله مرحوم محمود طرزی است که تمدن نو را هم دیده بود و مخصوصا با جوانان تُرک معرفت داشت و از افکار سید جمال الدین افغانی نیز انتباه و الهامی گرفته بود و هم یک چراغی را به وسیله سراج الاخبار روشن کرد".

محمود طرزی
توضیح تصویر، محمود طرزی در برگشت از ترکیه به افغانستان سراج الاخبار را برای رساندن پیام ها و نظریات اصلاح طلبانه و ترقی خواهانه خود راه انداخت.

بدینگونه با انتشارسراج الاخبار در سال ۱۹۱۱ راه مطبوعات مدرن در افغانستان گشوده شد.

پژوهشگران به اتفاق آراء اهمیت و ارزش تاریخی این جریده را مرهون محمود طرزی مدیر مسؤل آن می دانند، خانم می اسکانیسی ( May Scanisie ) نویسنده و کارشناس دوره های سراجیه و امانیه افغانستان است می گوید: محمود طرزی که بیست و پنج سال در استانبول و دمشق زندگی کرد و با جنبش های اصلاح طلبان اسلامی ترکیه عثمانی آشنا بود، در برگشت به افغانستان سراج الاخبار را برای رساندن پیام هاو نظریات اصلاح طلبانه و ترقی خواهانه خود راه انداخت.

این نشریه به مرور زمان تبدیل شد به بستر افکار ملی گرایانه و پان اسلامیستی آن زمان که خود طرزی به قول یکی از مبارزین معتقد آن بود.

خانم اسکانیسی می گوید: "برای افغانان که هیچ آشنایی در آن مورد نداشتند سراج الاخبار دریچه باز برای شناخت دنیا و شناختن خودشان گردید."

کاظم آهنگ استاد پیشین دانشکده ژورنالیسم در دانشگاه کابل نیز سراج الاخبار افغانیه را معرف دانش ها و هنرها و نظریات جدید آن زمان می داند و بر تنوع مطالب و تاثیر گذاری آنها تاکید دارد.

" طنزهای ناب که در سراج الاخبار است تا حال من نظیر آنرا پیدا کرده نمی توانم به طور مثال طنز "حیّ علی الفلاح" که یک طنز سیاسی است، یک طنز با رسالت است که بخاطر آزادی افغانستان به نشر رسید و آنقدر تأثیر گذار بود که هند بریتانوی را و خود سلطنت افغانستان را و دیگران را به لرزه در آورده بود."

اهداف سراج الاخبار

سراج الاخبار

منبع تصویر، no credit

توضیح تصویر، با انتشار سراج الاخبار در سال ۱۹۱۱ راه مطبوعات مدرن در افغانستان گشوده شد.

و اما اهداف عمدۀ سراج الاخبار چی بود؟ چه موضوعات و مسایلی را پیگیری می کرد؟ و پیام های اساسی آن چه بود؟ به گفته خانم مه اسکانیسی، طرزی از طریق سراج الاخبار از یک تعداد افکار سیاسی دفاع می کرد، از جمله دور کردن حمایت دولت بریتانیا برای افغانستان و حصول آزادی مطلق و نزدیک شدن با مسلمان های ترکیه عثمانی.

" وی از افکار فرهنگی و اجتماعی نیز مواظبت می کرد. به طور مثال تحصیل علم و عرفان در مکتب و دارالفنون، روشن شدن اذهان در عرصۀ تمدن و ترقی و حق تعلیم و تربیه برای زنان و شناختن نقش شان در بین خانواده".

سراج الاخبار به زودی از میان ملی گرایان آزادیخواه و اصلاح طلبان، همکارانی یافت و اولین حلقۀ روزنامه نگاران افغان به دور آن شکل گرفت.

عبدالهادی خان داوی، عبدالرحمان خان لودین، تاج محمد خان پغمانی، فیض محمد خان ناصری، مولوی عبدالرب، مولوی عبدالرووف قندهاری و غیر از آن هم شخصی به نام علی احمد که مشهور به والی علی احمد بوده از جمله روزنامه نگاران عمده این جریده به شمار می رود.

علاوه بر این ،تعدادی مطالبی هم از خواننده ها برای چاپ به نشریه می رسید.

محمود طرزی و همکارانش در مدت بیش از هفت سال در کلیه مطالب سراج الاخبار افغانیه ازتقدس وطن، آزادی، دین و اهمیت دانش و صنعت سخن گفته اند. به گونه مثال، در شماره ۲۰ سال چهارم سراج الاخبار در مقاله "دین، دولت، ملت و وطن " آمده است: "اگر خدا ناخواسته وطن یک ملت از دست شان برآمده بدست دولت غیر دین وغیر ملت بیافتد، اول چیزی که با وطن یکجا محو می شود، دین آن ملت است. زیرا مثال های تاریخی به صورت واضح به ما نشان می دهد که بر یک ملت و وطنی که اجانب مستولی شده است محو شدن دولت آن ملت و وطن به صورت آنی و دفعتا واقع شده است."

در جای دیگر همین مقاله- محمود طرزی از خطری که از روسیه تزاری و امپراتوری بریتانیا احساس می کرد خطاب به جوانان نوشته است: "بیایید که همه دست یکی کنیم، دلهای همدیگر خود را به زنجیر های محبت این عناصر اربعه [دین، دولت، ملت و وطن] چنان به یکدیگر مربوط کنیم که شیرهای قوی پنجه مفترسه و خرس های عظیم الجثه وحشیه نتوانند آنرا از هم بگسلند ."

درهمین حال سراج الاخبار علم و تکنولوژی را یکی از وسایل اساسی حفظ آزادی میداند و بر آن تأکید می کند، در یکی از نوشته های طرزی در این مورد چنین آمده است: "افغانستان به توسعۀ بزرگ صنایع داخلی ضرورت دارد چرا که صنایع مدار ثروت و توانگری یک مملکت است".

وی می افزاید که باید زیربنای اساسی را ایجاد کرد که افغانستان را به همسری کشورهای غربی نزدیک می سازد و به نظر او این زیربنا تنها به وسیلۀ علم و عرفان صورت می گیرد.

همین گونه سراج الاخبار تلاش می کند رابطۀ تنگاتنگ بین دین و علوم معاصر بر قرار سازد، این جریده به علمای مذهبی می گوید که این عصر به اعصار گذشته مانند نیست و برای حفظ دین باید علوم معاصر را آموخت.

خانم مه اسکانیسی به این باور است که طرزی از حامیان سرسخت دین اسلام بود، و قرآن را رهنمای همه معاملات دنیا و آخرت می دانست. ولی تاکید داشت که دین هیچ گاه مانع ترقی و پیشرفت نیست. و از طریق سراج الاخبار مسلمانان را به یکپارچگی برای بازیافتن قدرت از دست رفته اسلام فرا می خواند.

خانم اسکانیسی می افزاید که طرزی علمای دین و مشایخ را نیز به کمک فرا می خواند تا برای اتحاد مسلمین و جلوگیری از تضاد میان شیعه و سنی بکوشند.

سراج الاخبار و ترویج ادبیات مدرن

پژوهشگران به این باورند که سراج الاخبار نه تنها بلند گوی آزادی، استقلال، ملی گرایی، تجدد و اهمیت علم و تکنالوژی معاصر است بلکه ادبیات ملی نیز از موضوعات محوری آن است.

لطیف ناظمی شاعر، نویسنده و پژوهشگر افغان در آلمان می گوید که سراج الاخبار کمبودی که در زمینه نشر مضامین ادبی در نشریه شمس النهار پیش از او وجود داشت رفع کرد.

آقای ناظمی می افزاید: " از نخستین شماره سراج الاخبار تا وقتی که متوقف می شود، ما انعکاس و بازتاب شعر و نثر و ژانرهای مختلف ادبی را در آنجا می بینیم. در شماره اول سراج الاخبار محمود طرزی غزلی می نویسد که بعدها در کتاب "از هرچمن سمنی" به چاپ رساند.

وقتی شعر و شاعر بگذشت و رفت

وقتی سحر و ساحری بگذشت و رفت

عصر، عصر موتر و ریل است و برق

گام های اُشتری بگذشت و رفت

لطیف ناظمی شاعر افغان

منبع تصویر، bbc

توضیح تصویر، لطیف ناظمی: سراج الاخبار کمبود مضامین ادبی را که در شمس النهار دیده میشد مرفوع کرد

همچنین طرزی و یارانش می خواستند شعر را با زمینه های اجتماعی آشتی بدهند و مسائل مدرن مانند مکتب، آموزش و ستایش تمدن و فن آوری ها را وارد شعر سازند.

موضوع دیگر اینکه محمود طرزی به تبعیت از ادبیات و شعری که در آن زمان ها در تُرکیه آمده بود و شعر تُرکی هم از شعر فرانسوی متأثر بود، کوشش می کرد که دانش واژه ها و مصطحلات تکنالوژی و فن آوری را در شعر خود بیآورد، اصطلاحات مثل، تلگرف، الکتریک (برق)، ریل(قطار) و تفنگ و امثالش، یعنی کوشش می کرد که شیفته گی خود را به تمدن جدید نشان بدهد.

به عقیده لطیف ناظمی از نظر ادبی این گونه شعرها ضعیف بودند یعنی ادبیت این شعرها کمرنگ بوده توأم با ضُعف تألیف و عاری از هرگونه ویژه گی های تصویری و اسناد مجازی، اما در واقع به گونه ای ستایش از دست آوردهای تمدن و شیفته گی به تمدن غرب بوده که در نوع خود کاری بسیار جالبی بود.

همچنین سراج الاخبار دریچه ای به سوی ادبیات جهان گشود و شماری از نویسندگان بین المللی را به خواننده گانش معرفی کرد. لطیف ناظمی می گوید که در دومین شماره سراج الاخبار، محمود طرزی شروع کرد به نشر یک داستان دنباله دار به نام "فاجعه های پاریس" از "کادیه دومنتیـپنگ" نویسنده فرانسوی، در آنجا انتقاد شدیدی کرد به نوع افسانه سرایی های گذشته و گفت که " افسانه های گذشته به وقت خود خوب بودند اما امروز ادبیات جدیدی در جهان آمده مانند رُمان و ناول و این افسانه های گذشته ذهنی بوده اند باید امروز به افسانه و به قصه از نظر عینی نگریست."

سراج الاخبار در زمانی منتشر می شد که شمار افراد بی سواد کشور بیش از ۹۸ درصد بود. به قول میر غلام محمد غبار مورخ افغان تعداد مشترکین این جریده به ۱۴۰۰ نفر می رسید و به قول خود طرزی تنها خواص آنرا می خواندند.

سراج الاخبار و مخاطبین خارجی

با این همه از آگهی های منتشر شده در سراج الاخبار بر می آید که سراج الاخبار در خارج از افغانستان، از جمله در هند، ایران، ترکستان روسیه، ترکیه و حتی در اروپا، خواننده هایی داشته است. سراج الاخبار در شهر های پشاور، مشهد و بخارا نمایندگی داشت.

واکنش دولت و همسایه ها

سراج الاخبار اگرچه به قول مدیر مسوولش یک جریده دولتی نبود با آنهم زیر نظارت شدید دولت قرار داشت و چه بسا که مطالب آن در بار افغانستان را خشمگین می ساخت. وقتی مطالبی از قبیل:

کلۀ مستت اگر هشیار می شد بد نبود

و یا

می وزد باد خزانت در چمن

شوق گلگشت بیابان تا به کی

بایدت بر حال خویشت خون گریست

سیر انهار و گلستان تا به کی؟

حی علی الفلاح، از مقاله های مشهور سراج الاخبار به قلم طرزی است که بیشتر نویسندگان آن را یک طنز تند سیاسی می دانند

منبع تصویر، BBCPersian.com

توضیح تصویر، حی علی الفلاح، از مقاله های مشهور سراج الاخبار به قلم طرزی است که بیشتر نویسندگان آن را یک طنز تند سیاسی می دانند

در سراج الاخبار منتشر می شد، امیر حبیب الله خان که به قول مؤرخین روزگار به عیاشی و گلگشت و تفرج می گذراند آن را اشاره ای بخود می خواند و بر گردانندگان جریده سخت می گرفت.

همین گونه مقامات هند بریتانیایی و دولت روسیه تزاری برخی از مطالب این جریده را نمی پسندیدند. در سر مقاله شماره اول سال ششم این جریده آمده است که: "انتشار سراج الاخبار همسایه های افغانستان، روسیه و هند بریتانیایی را خشمگین ساخته است".

آنگا ه سرمقاله اینگونه ادامه می یابد: "این مسأله ها هیچگاه به سیاست روس که در باره اسلام در مد نظر دارد، موافقت نمی نمود. از این بود که در اواخر سال دوم، دخول سراج الاخبار افغانیه را در مملکت خود منع نمود."

و در خصوص واکنش مقامات هند بریتانیایی آمده است:"از اواسط سال سوم تا به حال چند بار از طرف حکومت انگلیسی هند نیز تشبثات و اقدامات مجدانه در خصوص قلع وقمع این گرامی نامه از بیخ وبن کوشش شده و می شود".

سال هفتم سراج الاخبار به گفتۀ محمود طرزی سال سنگین و سهمگینی بود در این سال اختیارات او و امکانات مالی جریده اش محدود شد.

عبدالهادی داوی و عبدالرحمن لودین آزادیخواهان معروف و همکاران عمدۀ سراج الاخبار زندانی شدند. کمی بعد انتشار سراج الاخبار و سراج الاطفال که ویژۀ کودکان بود و از شماره اول سال هشتم به عنوان ضمیمۀ جریده منتشر می شد متوقف شد.

اما این وقفه دیر پا نبود، زیرا به زودی پس از استرداد استقلال افغانستان در سال ۱۹۱۹ مطبوعات در دورۀ امانیه جان تازه ای گرفت و ده ها جریده و مجله به میدان آمدند.