شیخ زکزاکی کیست و ماجرای کشتار شیعیان نیجریه چه بود؟
- نورالدین محمد
- روزنامهنگار در نیجریه
شیخ ابراهیم زکزاکی روحانی شیعه و رهبر جنبش اسلامی شیعیان نیجریه است. او روز پنجم ماه مه ۱۹۵۳ در شهر زاریا در شمال غربی نیجریه که از مراکز مشهور تعلیم اسلامی این کشور است به دنیا آمد.
بعد از تحصیلات ابتدایی به دانشگاه احمد بلو در همان شهر زاریا رفت و سال ۱۹۷۹ در رشته اقتصاد لیسانس گرفت.
پیش از دانشگاه دو سال در مدرسه استانی عربی و چهار سال (۱۹۷۱-۱۹۷۵) در مدرسه معروف مطالعات عربی در کانو درس خوانده بود.
آموزش اولیه اسلامی-قرآنی را نزد علمای مختلف در حوزههای زاریا به پایان رسانده بود.
همسر شیخ زکزاکی زینتالدین ابراهیم نام داشت.
فعالیت سیاسی
زکزاکی از بدو ورود به دانشگاه فعالیت سیاسی را آغاز کرد.
سالهای ۱۹۷۷ و ۱۹۷۸ دبیرکل انجمن دانشجویان مسلمان نیجریه در پردیس اصلی دانشگاه احمدو در زاریا بود. سال ۱۹۷۹، معاون امور بینالملل کمیته ملی همین انجمن شد.
چیزی به پایان دوران دانشجوییاش نمانده بود که در ایران انقلاب شد. همزمان جنبش اسلامی نیجریه هم که تحت تأثیر آیتالله خمینی، رهبر انقلاب ایران بود، شکل گرفت.
زکزاکی از چهرههای اصلی اعتراضهای سراسری دانشجویی بود که میخواستند قوانین شرع در بازبینی قانون اساسی نیجریه لحاظ شود.
فعالیت زکزاکی در دوران دانشجویی به دانشگاه محدود بود، اما بعد از فارغالتحصیلی به شهرها و روستاها گسترش یافت. او با جنبشهای مدنی مختلف در سراسر دنیا مرتبط بود، بهویژه آنها که در راستای حقوق مدنی و در هواداری فلسطینیان بودند.
در همین راستا به کشورهای مختلف سفر کرد و در کنفرانسهای متعدد در نیجریه، بریتانیا، ایران، لبنان، مالزی، عراق، اندونزی، سیرالئون، نیجر، الجزایر، فرانسه، اسپانیا، غنا، آذربایجان و ایالات متحده سخنرانی کرد.
جنبش شیخ زکزاکی یک نشریه هفتگی به زبان هوسه دارد (المیزان) و یک دوماهنامه به زبان انگلیسی (پوینتر اکسپرس). وبسایت جنبش اسلامی هم به هر دو زبان فعال است.
پیروان
حرکتی که اوایل دهه هشتاد میلادی یک جنبش دانشجویی محدود به محیط دانشگاه بود، این روزها جنبشی بزرگ شده است با هواداران بسیار در سراسر شمال نجریه – و حتی بخشهایی از کشور همسایه، جمهوری نیجر.
نقد شیخ زکزاکی به فساد گسترده در دولت، زیرساختهای ضعیف کشور و وضعیت رفاه اجتماعی، از او چهرهای محبوب بین بسیاری از نیجریهایها ساخته.
جنبش اسلامی حدود ۳۰۰ مدرسه ابتدایی و راهنمایی در سراسر نیجریه تأسیس کرده. همچنین یک مرکز اسلامی در زاریا، که مثل مدارس به نام روحانی اصلاحگر قرن هجدهم شیخ عثمان دن فودیو، "فودیه" نامیده می شود.
از دیگر نهادهای زیرمجموعه جنبش یک سازمان درمانی است با خدمات رایگان از جمله ختنه، ضدعفونی کردن محلهها و کمکهای اولیه در مواقع بحران. کارکنان این سازمان بارها به جای کارکنان خدمات درمانی دولتی که اعتصاب کرده بودند – رایگان – کار کردهاند.
جنبش اسلامی یک نهاد دیگر هم دارد، به نام بنیاد شهدا، که به خانوادههایی که یکی از اعضای آنها در جریان فعالیتهای جنبش کشته شدهاند، کمکهای آموزشی-اجتماعی میکند. به عنوان مثال بنیاد هزینه تحصیل فرزندان کشته شدگان را تا دانشگاه میپردازد.
زنان هم نقشی پررنگی در جنبش بازی میکنند. اساسا جنبش اسلامی نیجریه بهعنوان نخستین – و شاید تنها – سازمان اسلامی شناخته میشود که اجازه میدهد زنان و بچهها در همه فعالیتها مشارکت کامل داشته باشند.
زنان در خطبهها و راهپیماییها حضور دارند – از جمله در راهپیمایی نمادین روز اربعین که مردم از شهرهای مختلف به سوی مرکز اسلامی جنبش، یعنی حسینیه بقیهالله در زاریا، میروند.
روابط بین ادیان
جنبش شیخ زکزاکی با مسیحیان و دیگر گروههای غیرمسلمان روابطی دوستانه داشته است. این در حالی است که شمال نیجریه از مراکز درگیریهای محلی بین مسلمانان و مسیحیان بوده.
در دوران پرتلاطم پس از انتخابات ۲۰۱۱ نیجریه، شیخ زکزاکی به دهها مسیحی که در محله او (گیلسو) زندگی میکردند، پناه داد. نزدیکان زکزاکی هم به بسیاری از دانشجویان مسیحی که در بحبوحه بحران در دانشگاههای احمدو بلو و دانشکده آموزش گیر افتاده بودند، پناه دادند و غذا رساندند.
رویکرد شیخ زکزاکی به پیروان ادیان دیگر باعث شده بسیاری علما و سازمانهای مسیحی به او نزدیک شوند – از جمله بنیاد صلح، احیاء و آشتی به ریاست کشیش یوحنا بورو از کلیسای اوانجلیکال مسیحی در کادونا. به خاطر همین روابط نزدیک بود که روحانیهای مسیحی در برخی مراسم جنبش اسلامی، از جمله روز قدس و عاشورا، شرکت کردند.
از سوی دیگر، جنبش اسلامی برای تقویت وحدت مسلمانان، هر سال مصادف با تولد پیامبر اسلام، در قالب "هفته وحدت" مراسم برگزار میکرد.
طی این هفته، علمای متعدد از گروهها و فرق مختلف اسلامی دعوت میشدند که در حوزههای مختلف مرتبط با وحدت مسلمانان سخنرانی کنند. در دوازده سال گذشته، دهها عالم سنی، سلفی و صوفی از نیجریه، کامرون، نیجر و چاد در این برنامهها شرکت کردهاند.
نگرش سیاسی
جنبش اسلامی مشی سیاسی ندارد، اما با برخی محافل سیاسی روابط صمیمانه دارد.
سران جنبش با وجود پیروان بسیار تا کنون حاضر نشدهاند وارد سیاستورزی حزبی شوند. استدلالشان این است که در نیجریه رأی مردم آنطور که در دموکراسیهای عادی شمرده میشود، شمرده نمیشود.
البته جنبش سازمانی دارد به نام اجلاس منابع که به دانشگاهیان، متخصصان و فعالان کمک میکند در سیاست مؤثر باشند. اغلب اعضای این سازمان استاد دانشگاه، وکیل، مهندس و صاحبان صنایع هستند.
جنبش یک برنامه سالیانه هم در روز عید قربان دارد، که کسانی که عضو جنبش نیستند، از جمله سیاستمداران و روحانیهای مسیحی در آن شرکت میکنند و نظراتشان را به شیخ زکزاکی میگویند.
از جمله شخصیتهایی که سال گذشته در این مراسم شرکت کرد، سلیمان دلونگ، وزیر ورزش و جوانان نیجریه، بود. آقای دلونگ از فعالان و چهرههای برجسته مسیحی است که از منطقه بحرانزده شمال-مرکزی نیجریه میآید.
درگیری با مسئولان
فعالیتهای سیاسی-اجتماعی زکزاکی، به رغم مسالمتآمیز بودن، همواره او را رودرروی مقامهای نیجریه قرار داده.
میگویند هیچکس در نیجریه به دلایل سیاسی به اندازه شیخ زکزاکی زندان نرفته. همه حکومتهای نیجریه از اوباسناجو و شاجاری و بوهاری گرفته تا بابانگیدا و آباچا او را حبس کردهاند. رویهم رفته ۹ سال در ۹ زندان کشور به سر برده – از جمله زندان انوگو (۱۹۸۱-۱۹۸۴)، زندان پورت هارکورت، و زندان کادونا.
خودش معتقد است که درگیریاش با مقامهای نیجریه به خاطر فعالیتهایش است نه کارهای علمیاش. او میگوید: "شاید مقامات جمع کردن مردم را دوست ندارند. اگر فقط به یاد گرفتن و یاد دادن بپردازم، شاید دیگر مشکلی نداشته باشند."
شیخ زکزاکی چندین بار به اتهام فتنه و اخلال در نظم عمومی زندانی شده. سپتامبر ۲۰۰۹، حکومت آباچا خودش را زندانی و مرکز اسلامی و محل سکونتش را در زاریا خراب کرد.
بیاعتمادی حکومت و جنبش دو طرفه است. با وجود اینکه فعالیتهای جنبش مسالمتآمیز است، مقامهای نیجریه همواره زکزاکی را با سوءظن نگاه میکنند، بهویژه که هوادارانش روزبهروز بیشتر شدهاند.
این بیاعتمادی متقابل موجب شده جنبش از ارتباط با حکومت بپرهیزد. بهعنوان مثال، زمانی که برنامهای برگزار میشود، برای حفظ نظم و کنترل ترافیک از نیروهای داوطلب استفاده میکنند، نه پلیس.
در سال ۲۰۰۹ که حکومت نیجریه رهبر گروه بوکو حرام و اعضای خانوادهاش را بدون رویه قانونی کشت، زکزاکی مقامهای این کشور را متهم کرد که خودشان این شورشیها را علم کردهاند که اسلام را بدنام کنند و مسلمانان را سرکوب.
صدها نفر از اعضای جنبش در بمبگذاریهایی که تصور میشد کار بوکو حرام است کشته شدند. تازهترین بمبگذاری سال پیش در مراسم اربعین بود که یک بمبگذار انتحاری در کانو حدود سی نفر را کشت و دهها نفر را زخمی کرد. زکزاکی مسئولیت حمله را به گردن دی.اس.اس، پلیس مخفی نیجریه، انداخت.
ژوئن ۲۰۱۴، هنگام راهپیمایی روز قدس، نظامیان نیجریه به سوی مردم تیراندازی کردند و ۳۴ نفر از جمله سه پسر زکزاکی را کشتند.
این نخستین بار بود که اعضای خانواده این روحانی مستقیما هدف قرار میگرفتند. پسرانش احمد، حمید و محمود به ترتیب ۲۲، ۲۰ و ۱۸ ساله بودند و در دانشگاههای چین و لبنان تحصیل میکردند. نظامیها هر سه را ربودند و کشتند. علی، کوچکترین پسر زکزاکی که ۱۵ سال بیشتر ندارد تیر خورد اما زنده ماند.
بسیاری نگران بودند که جنبش اسلامی به تلافی کشتن پسران زکزاکی رو به خشونت بیاورد. اما شیخ گفت از مراجع قانونی پیگیری میکند.
اندکی بعد یک هیئت تحقیق نظامی تشکیل شد، اما نتایج تحقیق هرگز علنی اعلام نشد. زکزاکی پرونده را به کمیسیون حقوق بشر نیجریه برد، اما آنجا هم کسی مجازات نشد. سرانجام کمیسیون حقوق بشر اسلامی که در لندن مستقر است، واقعه را بررسی کرد که حاصل کار گزارشی بود با عنوان کشتار زاریا و نقش ارتش (اکتبر ۲۰۱۴).
حمله نظامی اخیر
شیخ زکزاکی از منتقدان سرسخت حکومت آل سعود در عربستان است. تا کنون چندین سمینار و تجمع اعتراضی علیه سیاستهای عربستان سعودی برپا کرده – از جمله در اعتراض به حمله به یمن، نقش عربستان در بحران بحرین و سرکوب اقلیت شیعه و آخرین نمونه، واقعه منا در حج سال ۲۰۱۵ که هزاران کشته داد.
این نقدها او را در قطب مخالف مسلمانان سنی نیجریه قرار داده، به ویژه سلفیها که مکتبشان برآمده از وهابیت سعودی است. در نگاه بسیاری از سنیهای نیجریه، راهپیماییهای مناسبتی جنبش اسلامی – به خصوص راهپیمایی روز اربعین که در راههای اصلی برگزار میشود – در حقیقت قدرتنمایی آرام شیعهها و نوعی نادیده گرفتن حقوق آنهاست.
بنابراین تعجبی ندارد که عدهای از برخورد ارتش با جنبش خشوند شدهاند.
درگیری اخیر روز ۱۲ دسامبر ۲۰۱۵ (۲۱ آذر ۱۳۹۴) و زمانی آغاز شد که تلاش گروهی مسلح برای ترور فرمانده ارتش نیجریه ناکام ماند. ترور نافرجام به جنبش نسبت داده شد. جنبش این اتهام را رد کرد و گفت سازمانی مسالمتجو است که هیچگاه علیه هیچکس سلاح به دست نگرفته.
کمی بعد نظامیان به سوی اعضای جنبش در حسینیهای که بیت زکزاکی است و یک محل دیگر تیراندازی کردند.
بعضی گزارشها حاکی از آن بود که صدها عضو جنبش – از جمله زنان و کودکان – در سه مکان مختلف کشته شدهاند. سه نفر از نزدیکان شیخ زکزاکی هم بین کشتهشدگان بودند: شیخ محمد محمود توری، معاون زکزاکی، دکتر مصطفی سعید، رئیس سازمان درمانی جنبش و ابراهیم عثمان، سخنگوی جنبش.
گزارش های حاکی از این بود که همسر شیخ هم در جریان محاصره خانه او گلوله خورد و کشته شد – هرچند ارتش این خبر را تکذیب کرد. سه پسر دیگرش حماد، حمید و علی هم – آنطور که ادعا شده، به دست نظامیان – کشته شدند. از فرزندان زکزاکی دو دختر و یک پسر باقی مانده.
شیخ زکزاکی هم در این حمله (که روز ۱۳ دسامبر ۲۰۱۵ رخ داد) زخمی و دستگیر شد.
نیروهای ارتش بیت او، مرکز اسلامی و یک مرکز دیگر متعلق به جنبش را ویران کردند. فرمانده ارتش گفت که این بحران ناخوشایند و قابلپیشگیری بوده، اما نظامیها ناچارند برای حفظ نظم و قانون در کشور از زور استفاده کنند.
جنبش اسلامی ارتش نیجریه را متهم کرده که بیش از ۵۰۰۰ عضوش را کشته و جسدشان را یا سوزانده یا در گورهای جمعی دفن کرده.
آنطور که ابراهیم موسی، سخنگوی جدید جنبش، میگوید، صدها عضو زخمی جنبش هم بدون رسیدگی پزشکی به بازداشتگاه فرستاده شدند که بعضی از آنها جان باختند.
بعد از این حمله شهرهای شمال نیجریه ناآرام بودهاند. معترضان خواستار آزادی زکزاکی و پایان سرکوب جنبش هستند. مجامع بینالمللی هم دستگیری شیخ زکزاکی و حمله به جنبشاش را بهطور گسترده محکوم کرده و خواهان تحقیقات مستقل در این باره شدهاند.