بازار تهران؛ بازاری که ساکنانش را فروخت
- سولماز مهاجر
- روزنامه نگار
بازار تهران که از قرن ۱۹ تاکنون دیدنیترین منطقه پایتخت از دیدگاه جهانگردان بوده، امروز هم یکی از قدیمیترین و مرکزیترین مناطق شهر است. این بازار قدمتی نزدیک به سیصد سال دارد و در مجموعهای واقع شده که شمسالعماره و کاخ گلستان بخشی از آن است. با این همه، کارکرد گردشگری بازار پایتخت، درخور این قدمت نیست.
بازار و بافت اطراف آن در تقسیمبندیهای شهرداری تهران، در منطقه ۱۲ واقع شده و در سال ۱۳۵۶ به ثبت ملی رسیده اما واقع شدنش در پایتخت موجب شده همه جنبههای این بازار فرامنطقهای و حتی ملی شود. افزایش چشمگیر قیمت املاک بازار، بلای جان آن شده و به مالکان قدرتی داده که در برابر مرمتهای ضروری و توقف اقدامات تخریبی ایستادگی کنند.
بازار تهران نه تنها مرکزیت تجاری دارد، بلکه در برهههای زمانی مختلف، از مشروطه تاکنون در سیاست هم تاثیرگذار بوده و مشارکت فعالی داشته و در مقاطعی از این مشارکت بهره بسیار برده است.
نمادی از قدرت نمایی شاهان صفوی و قاجار
دستور اولیه ساخت بازار در روستایی که قرار بود به شهر تبدیل شود، شاه طهماسب صفوی صادر کرد. شاه طهماسب از سال ۱۱۰۱ تا ۱۱۱۱ خورشیدی حکومت کرد. او دستور داد که حصاری با ۱۱۴ بارو، به تعداد سورههای قرآن، دورتادور این روستا که تهران نام داشت، بسازند.
ساختار اصلی بازار تهران، تیم و تیمچهها، چهارسوقها و کاروانسراها، بیشتر متعلق به دوران صفویه هستند اما در دوران قاجاریه بود که بازار تهران توسعه یافت.
برای رهایی از گرمای تابستان تهران، بازار مسقف ساخته شد و نورگیر در آن تعبیه شد تا نیاز به نور مصنوعی نباشد.
ناصرالدین شاه در این مجموعه، بزرگترین مسجد تهران را بنا کرد. فاصله بین مسجد جامع و مسجد شاه (امام امروزی) در بازار تهران را بینالحرمین مینامند. گفته میشود که مسجد شاه برای کشاندن روحانیون به مسجدی بزرگتر ساخته شد؛ مسجدی که نشان از قدرت و جبروت شاهانه داشته باشد.
ناصرالدین شاه همچنین بنایی به سبک اپراخانههای اروپایی برای تعزیه و مراسم رسمی ساخت که تکیه دولت نامیده میشود. سرمایهداران و اشراف هم با وقف تمیچهها و بازارچهها بر مساحت بازار تهران افزودند.
بازار تهران بازارچههای کوچکی داشت که عبارت بودند از بازارچه امیر، عباس آباد، زرگرها، کفاشها، حمام چال، مزینی، زید، پاچنار، فراشباشی (نظام)، کبابیها، باقرپور، نجارها، حضرتی، نوروزخان، مسجد جامع، بینالحرمین، چهارسوق، خیاطها، احمدی (حاجی ابوالفضل)، غریبان و منوچهرخانی.
گفته میشود که در دوره قاجار طبقات مختلف بازاریان قابل تمیز بودند. تجار رده اول، قبا میپوشیدند و کسبه و پیشهوران سرداری به تن میکردند. عمده فروشان، خرده فروشان، حقالعملکاران، دلالان یا واسطهها، انباردارها و باربران در مراتب بعدی قرار میگرفتند. سلسه مراتب کسبه و روابط اقتصادی و اجتماعی را میتوان در سرای بوعلی یافت. این سرا یکی از سراهای بخش غربی بازار است و در مجاورت مسجد سیدولی و امامزاده زید واقع است.
زیارت در بازار
بازار تهران جاذبههای زیارتی هم دارد؛ امامزاده اسماعیل، امامزاده زید و امامزاده سیدنصرالدین در محدوده بازار تهران قرار دارند. این امامزادهها پیش از ساخت بازار تهران در این منطقه وجود داشتهاند.
امامزاده زید در بخش جنوبی بازار بزازان و انتهای بازار کفاشها قرار دارد. قدیمیترین قسمت این امامزاده، صندوقی قدیمی است منسوب به سال ۹۰۲ ه.ق. قسمتهای اصلی بنای این امامزاده در دوره فتحعلی شاه و ناصرالدین شاه قاجار ساخته شده است. امامزاده زید سه کتیبه کاشی کاری دارد متعلق به دوره قاجار.
امامزاده نصرالدین هم در ضلع غربی خیابان خیام بین چهارراه گلوبندک و میدان محمدیه (اعدام یا قاپوق) واقع است. صحن بزرگ این امامزاده، هنگام ساخت خیابان خیام، به خیابان تبدیل شده است. بالای پنجره آهنی پشت ضلع شمالی ضریح این امامزاده کتیبه چوبی به خط ثلث هست که سال ۹۹۳ ه.ق. در آن قید شده است.
چهار مسجد هم در محدوده بازار تهران وجود دارد که عبارتند از مسجد امام، مسجد فخار، مسجد شیخ فضلالله نوری و مسجد بینایی. مسجد و مدرسه فیلسوفالدوله هم در محدوده بازار تهران قرار دارد. میرزاکاظم فیلسوفالدوله از پزشکان مشهور دوره ناصرالدین شاه بود که در حیاط کوچک پشت صحن این مسجد به خاک سپرده شده است. این بنا در خیابان مصطفی خمینی، بین چهارراه سیروس و مولوی، جنب امامزاده سیداسماعیل واقع است.
سراها و تیمچههای بازار تهران
در بازار تهران نیز ترتیب اصناف بازارهای سنتی ایران حفظ شده، به این ترتیب که مشاغل پر سروصدا مانند مسگری در قسمتهای دورتر بازار قرار دارند. جواهرفروشیها در ابتدای بازار هستند و در امتداد آنها بلور و پارچه فروشها قرار دارند. کتاب و نوشتافزار فروشان هم در دالان مسجد جامع هستند.
بازار تهران چندین سرا دارد که شامل اباچی، ابوتراب، اتحاد، احمدی، اربابی، آزادی، اسلامی، اعظم، افراشته، افسر، اقبال، اکبریه، امیرکبیر، امین اقدس، انقلاب، ایوبیان، باتقوی، بابک و بازرگانان هستند.
معمولا یکسان بودن نوع شغل و کالایی که در بازار به فروش میرسد، موجب شباهت آداب و فرهنگ کسبه بخشی از بازار میشود. به عنوان مثال، سرای بوعلی بیشتر به فروش فرش اختصاص دارد.
نام بعضی مجموعههای بازار تهران از نام سازندگان آنها گرفته شده و برخی دیگر به صنفی که در آن مشغول به کار است اشاره دارد؛ خیاطها، آهنگران، زرگرها، کفاش ها، مسگرها و نجارها.
بازار بینالحرمین مرکز پخش لوازم التحریر است و بازارهای کیش و دوبی به اجناسی که از این مکانها وارد میشود اختصاص دارد. هرچند واردات اجناس از کیش و دوبی از رونق افتاده، اما نام مجموعههای بازار تغییر نکرده است.
بازار تهران تیمچههای مختلفی از جمله تمیچه قیصریه، تمیچه علاءالدوله، تیمچه امین اقدس، تیمچه صدراعظم و تیمچه کتاب فروشان هم دارد که هنوز پابرجا هستند.
ارنست اورسل، سیاح فرانسوی صدسال پیش در سفرنامهاش درباره بازار تهران نوشت: "بازار علاوه بر بزرگترین محل کسب و تجارت پایتخت امپراطوری ایران، گردشگاه مناسبی برای بیکارهها و وعدهگاه و جای ملاقات انواع و اقسام مردمی بود که آنجا همدیگر را میدیدند تا کارهای دولت را ارزیابی کنند، از اخبار دست اول روز اطلاعاتی بدست آورند، یا شایعات را که دهان به دهان در شهر میگردد و یک کلاغ و چهل کلاغ میشود از همان جا نشر دهند."
بازاری که خانهها را بلعید
بازار یکی از چهار محلهای است که در دوره صفویه در تهران وجود داشت. سایر محلهها عودلاجان، سنگلج و چاله میدان بودند. در گذشته، جبهه پشتی بازار محل باراندازها، تیمچهها و کاروانسراها بود و در بافت پیرامون آن خانهها قرار داشت. بازاری که امروز از آن به عنوان بازار بزرگ تهران یاد میشود، محدوده بین خیابانهای مولوی، خیام، بوذرجمهری و مصطفی خمینی است.
نام برخی از اماکن بازار تهران شهرت بسیاری دارند. از جمله گذر لوطی صالح که از گذرهای اصلی داخل بازار تهران است. لوطی صالح یکی از لوطیهای تهران قدیم بود که در کوچه هفت تن، واقع در جنوب بازار بینالحرمین زندگی میکرده و یاریگر تنگدستان بوده است.
بیشتر بخوانید:
منابع تاریخی نشان میدهد که در منطقه بازار تهران در اوایل دوره قاجار (۱۲۶۹ ه.ق) یک هزار و ۵۲۴ خانه داشته که حدود ۲۵ هزار نفر در آنها ساکن بودهاند. امروز جمعیت ساکنان این منطقه، کمتر از آن دوره است.
بازار تهران در گسترش خود، در محورهای عمود برهم مناطق مسکونی را دربرگرفته است. امروز مساحت بازار تهران بیش از ۱۵۰ هکتار است؛ به طوری که بازار عمده فروشی تهران، بخصوص فروشگاههای لوازم برقی و الکترونیک کیلومترها از محدوده بازار اصلی فراتر رفتهاند.
با نوسازیهای رضاشاه، بازاریان و طبقه متوسط شهری از منطقه بازار به سمت محلههای شمالیتر کوچ کردند. امروز همه محلههای اطراف بازار از سکنه خالی و محل فروش کالا شده است. بازار تهران، از شرق، خیابان امیرکبیر، سرچشمه و سه راه امین حضور، از شمال، خیابان ناصرخسرو، میدان توپخانه، خیابان فردوسی و خیابان لالهزار، از غرب، تا میدان حسن آباد و از جنوب تا خیابان شوش را بلعیده است. نوع کالاهایی که در محلههای اطراف هسته مرکزی بازار فروخته میشود، به گونهای است که مغازهداران به انبارهای بزرگ نیاز دارند. مغازه دارانی که لوازم یدکی خودرو یا لوازم خانگی میفروشند خانههای اطراف را به انبار تبدیل کردهاند. این مغازهها، بافت قاجاری و پهلوی اول تهران را دربرگرفتهاند.
امروز بازار تهران تا میدان حسن آباد، سه راه جمهوری و چهارراه امیراکرم را هم دربرگرفته است. آتش سوزی میلیاردها تومان لوازم خانگی در خانهای در منطقه مسکونی سه راه امین حضور، نشان داد که بازاریان از خانههای مسکونی به عنوان انبار ارزان قیمت استفاده میکنند. امروز بازار تهران چنان گسترش یافته که نمیتوان محدوده مشخصی برای آن قائل شد.
در سالهای اخیر پاساژهایی با معماری جدید در بازار تهران ساخته شد که عمودی هم گسترش یافتند؛ پاساژهای ۱۱۰، احمدی، ارباب زاده، آرش، آزادی و اسلامیه از جمله فضاهای جدیدتر بازار تهران هستند.
تله مرگ آتشنشانان
تا چند سال پیش، بیشتر حجرههای بازار تهران عمده فروشی میکردند. برخی افراد هم برای خرید مایحتاج روزانهشان به بازار میرفتند تا از حجرههایی که خردهفروشی داشتند، اجناس را به قیمت عمده تهیه کنند. اما در سالهای اخیر، با راه افتادن ایستگاه مترو "پانزده خرداد"، دسترسی به بازار آسانتر شده و افراد بسیاری برای خرید به بازار تهران میروند. این در حالی است که پیدا کردن مسیرها در بازار تهران چندان آسان نیست. بخصوص اینکه تابلوهای راهنمای مناسب در مسیرها وجود ندارد. قیمت اجناس این بازار هم دیگر چندان ارزان نیست.
خریدار بیشتر، به معنی نفع اقتصادی نبوده است. هجوم اجناس چینی به بازار تهران موجب شده که گردشگران نتوانند هنگام بازدید از این بازار سوغات ایرانی به همراه ببرند و به دیدن معماری بازار اکتفا کنند. از سوی دیگر، شلوغی بیش از حد بازار موجب میشود که بناهای ارزشمند بازار از چشم بازدیدکنندگان دور بماند. چنانکه کتابخانه و موزه حاج حسین آقا ملک، کتاب های خطی و اشیای قدیمی بدون بازدیدکننده است.
با وجود توسعه بیرویه شهر تهران بازار همچنان در قلب این شهر قرار دارد اما ازدحام جمعیت و بافت فرسوده موجب شده بازار تهران نه قلب تاریخی شهر، بلکه گره کور مدیریت شهری تلقی شود.
آلودگی صوتی بازار تهران بسیار زیاد است و از آرامش نسبی بازار سایر شهرها در آن خبری نیست. در بازار تهران شتابی هست که در بازار سایر شهرها نیست. کسانی که در این بازار کار میکنند، بخصوص باربران، آموختهاند که چطور در این شلوغی راهشان را باز کنند. باربران بازار تهران باید به اندازهای که زور بازو به کار میبرند، فریاد بزنند تا مردمی که مشغول خرید هستند از سرراهشان کنار بروند.
مالکیت بازار تهران ترکیبی است پیچیده از مالکیت عمومی، دولتی، خصوصی و وقفی. بیش از نیمی از حجرهها وقف هستند و متولیان آنها را رها کردهاند. این سرقفلی مغازههاست که خرید و فروش میشود و مانند سایر املاک وقفی، اجاره بهای ناچیزی پرداخته میشود. به همین دلیل، ساماندهی بافت فرسوده بازار آسان نیست. یکی دیگر از موانع پیش روی مرمت بازار تهران، ارزش زیاد ملک آن است.
به عنوان مثال، چند سال پیش سقف قسمتی از بازار کفاشان به دلیل مرمت غیراصولی و همچون ساخت پاساژ تازهساز "مریم" فروریخت. عریض کردن ورودی بازار یکی از دلایل ریزش سقف عنوان شد. بازاریان هم در سالهای اخیر نه تنها به حفظ ارزشهای تاریخی بازار نیندیشیدند، بلکه با انبار کردن بیش از حد کالا، بار مضاعفی بر پیکر فرسوده بازار گذاشتند. این درحالیست که بازار تهران به ثبت ملی رسیده و هر اقدامی مربوط به کالبد بازار باید زیرنظر کارشناسان میراث فرهنگی باشد.
با وجود مسیرهای باریک و پیچ در پیچ، رساندن خدمات شهری و امدادی به بازار تهران محدود است. حوادث بازار تهران تاکنون دهها آتشنشان را قربانی کرده، به طوری که آتشنشانان از بازار تهران با عنوان "تله مرگ" یاد میکنند.
به دلیل همه این مشکلات، برخی کارشناسان پیشنهاد دادند که مجموعه اقتصادی بازار تهران به مکانی مدرن منتقل شود و بافت تاریخی بازار، به مجموعه محلات قدیمی تهران، از جمله کاخ گلستان، باغ ملی و موزه ملی ایران بپیوندد. این موضوع هیچگاه جدی گرفته نشد.
در عین حال، یکی از تصمیمات کالبدی مثبت در بازار تهران طرح پیاده راه بود که برای نجات بازار اجرا شد. در این طرح، خیابانهای پانزده خرداد، ناصرخسرو، باب همایون، صور اسرافیل و داور، به پیاده راه تبدیل شدند.
اکنون با احیای بافتهای تاریخی اطراف، از جمله محله عودلاجان، میتوان پیاده روی طولانیتری در بافت تاریخی تهران داشت اما طرح راهبردی (جامع و تفصیلی) تهران که میتوانست به حفظ بافت تاریخی بازار کمک کند، همچنان اندر خم بحثهای کارشناسی مانده است.