ماراتنی که شبیه هیچ مسابقهای نیست؛ ۳۲۰ کیلومتر دویدن در تونلی تاریک
- نویسنده, جاستین گولدینگ
- شغل, بیبیسی
دوست دارید تعطیلات آخر هفته خود را چگونه بگذرانید؟
روی مبل راحتی خود لم میدهید و تلویزیون تماشا میکنید؟ یا دوست دارید به خرید بروید؟ شاید هم کمی ماجراجو باشید و از گشت و گذار در حومه شهر لذت ببرید؟
اما برخی هستند که برخلاف شما دوست دارند آخر هفته خود را در یک ماراتن ۳۲۰ کیلومتری، آن هم در یک تونل تاریک و متروکه راهآهن بگذرانند.
«تونل اولترا»، شبیه هیچ مسابقه دیگری نیست. البته کم نیستند مسابقات و رویدادهایی که طولانی و طاقتفرسا باشند. اما در هیچکدام شرکت کنندگان به مدت دو روز، دویست بار یک مسیر تکراری ۱۶۰۰ متری را در تونلی تاریک نمیدوند.
دوندگان هیچ تشویقکننده و همراهی نمیتوانند داشته باشند، استفاده از هدفون ممنوع است و در کنار هم نیز نمیتوانند بدوند، هم به این دلیل که با هم صحبت نکنند و هم به این خاطر که تونل بسیار باریک است. آنها همچنین محدودیت زمانی دارند و باید مسابقه را در کمتر از ۵۵ ساعت تمام کنند.
وب سایت این مسابقات، آن را به عنوان یک آزمایش ذهنی برای سنجش استقامت و توان جسمی و روانی دوندگان توصیف کرده است. توصیفی که بیشتر یک هشدار سلامتی است تا شعار تبلیغاتی.
گای بتینسون، برنده سال ۲۰۲۰ این مسابقات میگوید: «میتوانم روی مبل و با همسر و بچههایم به تماشای تلویزیون بنشینم. اما دوست دارم با خستگی و درماندگی در یک تونل تاریک و نمدار بدوم و به این فکر کنم که صبح دوشنبه هم باید سر کارم باشم.»
اندی پرسون، یکی دیگر از دوندگان میگوید: «مسابقه احمقانهای است، چون قرار نیست در آن از نقطه الف به ب برسی، و این یک چالش بزرگ ذهنی برای شما است. باید بتوانید از نظر ذهنی خود را برای فراتر از آنچه در توان دارید آماده کنید.»
کریستین مادویت، یک مهندس نرم افزار فرانسوی که برنده سال ۲۰۲۱ شده است، نیز گفت: «دنبال نوعی ماجراجویی درونی و شناخت خود هستم. مانند کودکی که میخواهد ببیند چقدر میتواند به آتش نزدیک شود.»
بتینسون این مسابقه را نوعی جلسه روان درمانی برای بحران میانسالی توصیف میکند.
مسابقه در تونل کمب داون و در فاصله یک و نیم کیلومتری جنوب شهر بث در انگلستان برگزار میشود و معمولاً در ساعت چهار بعد از ظهر یک جمعه از ماه مارس شروع میشود.
تاکنون تنها حدود چهل دونده، پس از عبور از فرآیند سختگیرانه و عمداً مبهم ورودی مسابقات توانستهاند در این مسابقات شرکت کنند. البته به دلیل ظرفیت محدود تونل، تعداد بیشتری نمیتوانند در هر دوره شرکت کنند.
به گفته مادویت: «حتی خط شروع هم عجیب است و شما باید پشت سر هم در یک صف بایستید.»
در سال ۲۰۱۳ و پس از ۴۷ سال، تونل کمب داون به عنوان مسیر دوچرخه سواری بازسازی شد. این تونل همچنین بهعنوان طولانیترین تونل پیادهروی در بریتانیا نیز شناخته میشود.
مارک کوکبین، دونده سابق و برگزارکننده فعلی مسابقات، اولترا ماراتن تونل را در سال ۲۰۱۹ راهاندازی کرد تا به مجموعه رویدادها و برنامههای هیجانانگیز خود اضافه کند.
این مسابقه با کمترین امکانات برگزار میشود. یک میز تاشو در ابتدای تونل، دفتر این مسابقه است. هیچ سایهبان یا محل استراحتی وجود ندارد، مگر اینکه دوندگان خود صندلی کمپینگ به همراه داشته باشند. آنها همچنین باید از یک توالت قابل حمل مشترک استفاده کنند که قطعاً تا پایان مسابقه چندان در وضعیت مناسبی باقی نخواهد ماند.
نوشیدنی به آب و چای محدود میشود و لوکسترین میان وعده، نودل نیمه آماده است، تازه اگر خوش شانس باشند و تاریخ مصرفش نگذشته باشد.
کوکبین در این مورد میگوید: «غذاهای لذیذ را حذف کردم، زیرا با کمی آب و غذا هم میتوان در مسابقات موفق شد و میخواستم همه تمرکز شرکتکنندگان روی دویدن باشد.»
همه این سختیها باعث شده تا تعداد دوندگانی که مسابقه را به پایان میرسانند، کم باشد. از ۳۱ دوندهای که در دوره اول این مسابقات شرکت کردند، تنها دو نفر آن را تمام کردند و در مجموع تنها سیزده نفر در سه سالی که از اغاز این مسابقه میگذرد، آن را به پایان رساندهاند.
کوکبین میگوید: «نمیخواهم کسی نتواند مسابقه را به پایان برساند، اما برای رسیدن به پایان مسابقه باید از جهنم عبور کنند.»
بنابراین چگونه میتوانید در مسابقهای که عمداً برای شکست جسمانی، روحی و روانی شما طراحی شده است، موفق شوید؟ مکس نیوتن، یکی از هفت دوندهای که در سال ۲۰۲۰ به خط پایان رسید، میگوید: «تنها مسائلی که باید به آنها فکر کنید؛ دویدن، خوردن و آشامیدن، خوابیدن و رفتن به توالت است و دیگر هیچ چیز دیگری در این دنیا اهمیت ندارد.»
دونده دیگری به نام رافان میگوید: «تاکتیک من تعهد ۱۰۰ درصدی است.». این جمله از زبان کسی که در سال ۲۰۲۰، سه ماه پس از عمل جراحی قلب باز، ۲۹۲ کیلومتر را در ۴۲ ساعت دوید، اهمیت ویژهای پیدا میکند. هرگز به تمام نکردن مسابقه فکر نکردم و قبل از آن به برگزارکنندگان گفتم اجازه ندهید توقف کنم، مگر به دلایل پزشکی.»
دویدن مکرر در امتداد مسیر آسفالت و تکراری یک تونل تاریک ۳۲۰ کیلومتری (کل مسافت در واقع ۳۳۴ کیلومتر است زیرا تونل کمی بیشتر از ۱۶۰۰ متر است)، چالش ذهنی عجیبی برای دوندگان است که کمتر در سایر مسابقات استقامتی تجربه میکنند.
نیوتن ۴۹ ساله میگوید: «مشکل اینجاست که باید صد بار یک مسیر را بدوید و این یعنی صد بار توقف و شروع مجدد. حتی اگر در اواسط یک دور مسابقه را ترک کنید، باید دوباره به خط شروع بازگردید و آن دور را مجدداً بدوید.»
«وقتی دوباره به خط شروع میروی، دو انتخاب داری؛ یا مسابقه را ترک کنی و با ناراحتی شکست و درد پاهایت کنار بیایی و یا ادامه بدی و رکورد شخصیات بشکنی و تاریخ سازی کنی. فقط باید در آن لحظه انگیزه کافی داشته باشی و دوباره به تونل برگردی. تونلی که در حقیقت ۳۲۰ کیلومتر نیست، بلکه صد بار دویدن ۳۲۰۰ متر است.»
بدون دیدن مناظر و گوش کردن به موسیقی، مطمئناً باید کسل کننده باشد؟ مندی فایستر، که در سال ۲۰۲۱ تنها دونده زنی شد که مسابقه را کامل کرده است، میگوید: «در زمان دویدن آنقدر مشغول محاسبه تعداد دورهایی که دویدهاید هستید و به ادامه دادن فکر میکنید که اصلاً احساس کسالت نمیکنید.»
دوندگان مجبورند در هر دور از کنار بلندگوی تعبیه شده در اواسط تونل که شبیه به یک چشم است و موسیقی کلاسیک را در تمام روز و شب پخش میکند، عبور کنند.
کورمک صدای آن را شبیه جیغ ویولن میداند که باعث شکنجه عجیب و غریب روانی دوندگان میشود و حتی آنها را دیوانه میکند.
اما شکنجه اصلی تاریکی است. نور کمی در تونل وجود دارد و آن نور کم هم بین ساعت ۱۱ شب تا ۵ صبح خاموش میشود.
فایستر میگوید: «بیدار ماندن بسیار سخت بود. برای همین وقتی به انتهای تونل میرسیدم، در نور روز بیرون میرفتم و ده تا پانزده ثانیه میایستادم. همچنین برای نخوابیدن، از عطر و ویکس بینی استفاده میکردم. اما بهترین وسیله، یک اسپری کوچک آب بود که وقتی احساس میکردم به خواب میروم، به صورتم اسپری میکردم. واقعاً فوقالعاده بود.»
برخی از دوندگان ممکن است بیرون از تونل چرت بزنند و دعا کنند که باران نبارد. اما دیگران خواب را در مسابقهای با محدودیت زمانی مناسب نمیدانند و تعداد کمی از افراد حتی توانایی نشستن را هم ندارند.
بسیاری از دوندگان در تونل دچار توهم میشوند. کارل باکستر، یکی از آنهایی که موفق به پایان مسابقه شده، میگوید: «خانوادهای از آدمبرفیهای نفرتانگیز و یک حلزون عظیمالجثه را میدیدم و فکر میکردم در لبه پرتگاه هستم.»
فایسترمیگوید: «هیولاهای نارنجی رنگی را میدیدم که در تاریکی به سمت من میآیند. بیشتر اوقات احساس نمیکردم در تونل هستم، بلکه فکر میکردم در میان مقبرههای مصری یا روی یک پل معلق با درههای عمیق میدوم.»
کوکبین نیز میگوید: «شبیه یک قتل عام است. بسیاری از دوندگان راه خود را گم میکنند. زیرا اگر برای استراحت توقف کنند، نمیتوانند به یاد بیاورند که به کدام سمت میدویدند.»
تمرینات شرکتکنندگان نیز برای حضور در این مسابقه بسیار متفاوت است. برخی مانند بتینسون طولانیترین مسیری که در تمرینات دویدهاند، تنها بیست کیلومتر بوده است. فایستر برای تمرین، پیادهروی سریع را دوست دارد و برخی دیگر مانند باکستر تلاش میکنند روی تردمیل شرایط مسابقه را شبیهسازی کنند.
با توجه به اینکه دوندگان در طول مسابقه حدود بیست هزار کالری میسوزانند، استراتژی خوردن و نوشیدن نیز کاملاً در آنها متفاوت است، هر چند که به دلیل طولانی بودن مسابقه، هیچکدام از این شیوهها مانع گرسنگی نمیشوند.
فایستر قبل از مسابقه پیتزا، شکلات، کیک و کوکاکولا میخورد و در مدت ۵۵ ساعت آنها را میسوزاند. باکستر بسته بسته چیپس سرکه نمکی در حال دویدن میخورد تا در زمان صرفه جویی کند. رافان نیز یک نوع شیرینی اسکاتلندی بسیار متراکم را میخورد، اما کاستارد سرد را اسلحه مخفی خود توصیف میکند.
اکثر دوندگان وقتی یاد وضعیت توالت میافتند، آن را مایه شرمساری میدانند و به خود میپیچند. بتینسون میگوید: «اولین باری که تونل را تمام کردم، از یک توالت سفری بچهگانه استفاده کردم.»
حتی اگر دوندگان بتوانند با خستگی، تاریکی و کم خوابی کنار بیایند، دویدن روی آسفالت برای مدت طولانی آسیبهای فیزیکی بسیاری به همراه دارد.
مادویت که سابقه قهرمانی در مسابقه مرد آهنین را دارد (مسابقه سهگانه شامل ۳۷ کیلومتر شنا، ۱۸۰۰ کیلومتر دوچرخهسواری و ۴۲۱ کیلومتر دو) میگوید: «مطمئناً پس از ۳۲۰ کیلومتر دویدن، پاها درد میگیرند. انتظار دیگری داشتید؟»
رویکرد نیوتن کمی معنویتر است. او میگوید: «به طرز عجیبی، اگر درد طاقتفرسا را تحمل کنید، دیگر آنرا حس نمیکنید.»
انگیزههای فردی به اشکال مختلف ظاهر میشود، اما یک موضوع مشترک در میان تمام کنندهها، زمان، انرژی و پولی است که آنها در این مسابقه سرمایه گذاری کردهاند. مسابقهای که فقط تعداد کمی به جز خانواده و دوستانشان از آن اطلاع دارند.
هیچ کس برای کسب افتخار وارد این مسابقه نمیشود. برخی فقط برای عشق و علاقه و البته برخی مانند فایستر که علاقهمند به حیوانات است، از آن برای جمعآوری کمک به پناهگاه گوسفندان در لینکلن شر استفاده میکند.
ماهیت طاقتفرسای این مسابقه و تعداد کم دوندگانی که به خط پایان میرسند، نوعی رفاقت را در بین آنها ایجاد میکند. این دوستی و رفاقت از کریهای ابتدای مسابقه و نیز حمایتی که از یکدیگر در طول مسابقه میکنند تا بر محدودیتهای خود غلبه کنند، دیده میشود.
نیوتن میگوید: «همه احساس میکنند با هم هستند و رقابتی ندارند.»
کورماک نیز میگوید: «هیچکس اهمیتی نمیدهد که شما نفر اول باشید یا بیستم.»
پرسون میگوید: «تنها تعداد انگشت شماری تماشاگر در انتهای مسابقه حضور دارند. کمی تشویقتان میکنند و سپس مارک، دست برنده را میفشارد و مدالش را به او میدهد.»
نیوتن میگوید: «اگر یکی از مسابقات مارک را به پایان برسانید، احترام او را بدست میآورید و این خیلی با ارزش است.» بتینسون نیز موافق است: «بیشتر مدالهایم را در سطل زباله میریزم و اگر بخواهم یکی از مدالهایم را در کشو نگه دارم، مدال تونل خواهد بود.»
هدف کوکبین ساده است: «تمام آنچه میخواهم این است که هر که در این مسابقه شرکت میکند، آن را تا آخر عمر به خاطر بسپارد. در نهایت همه ما میمیریم، مهم این است که تا آن زمان چگونه زندگی خود را پر کنیم؟ و این دستاوردهای ماست که برای همیشه باقی خواهند ماند.»