ترامپ پیروزی غیرمنتظره کارنی را در کانادا امکان‌پذیر ساخت

کارنی

منبع تصویر، Getty Images

توضیح تصویر، کارنی
  • نویسنده, آنتونی زورکر
  • شغل, گزارشگر بی‌بی‌سی در آمریکای شمالی

مارک کارنی و حزب لیبرال گفته‌اند که در انتخابات کانادا پیروزی قابل توجهی کسب کرده‌اند و به نظر می‌رسد که این پیروزی با کمک قابل توجه دونالد ترامپ به دست آمده است.

بدگویی مداوم رئیس جمهور ایالات متحده از همسایه شمالی و اشاره تمسخرآمیز به کانادا در مورد تبدیل شدن به پنجاه و یکمین ایالت ایالات متحده که از زمان بازگشتش به قدرت در ژانویه امسال شروع شد، با یک تغییر چشمگیر در سرنوشت این حزب چپ میانه همزمان شد.

کارنی در تبلیغات انتخاباتی تقریبا به طور مشخص روی همسایه جنوبی متمرکز شده بود و این موضع در سخنرانی او بعد از کسب پیروزی منعکس شد. کارنی پس از هشدار در این مورد که ایالات متحده سرزمین و منابع کانادا را می‌خواهد، اعلام کرد: «پرزیدنت ترامپ در تلاش است تا ما را بشکند تا آمریکا بتواند مالک ما شود. چنین چیزی هرگز اتفاق نخواهد افتاد.»

تا قبل از بازگشت ترامپ به قدرت، حزب محافظه‌کار به رهبری پی‌یر پالی‌یو به خاصر نارضایتی عمومی از وضعیت اقتصاد کانادا و ده سال حکومت لیبرال تحت رهبری جاستین ترودو، نخست وزیر مستعفی، جایگاه بالا و غیرقابل عبور در نظرسنجی‌ها از رای‌دهندگان داشت.

سال گذشته برای دولت‌های مستقر در سراسر جهان سالی ویرانگر بود، و احزاب حاکم در تمام طول طیف سیاسی موقعیت خود یا کنترل کامل خود را از دست دادند - ایالات متحده، بریتانیا، ژاپن، آلمان، فرانسه و هند در میان برجسته‌ترین نمونه‌ها بودند.

انتخابات عمومی در کانادا این روند را شکست، زیرا لیبرال‌ها خود رهبر سابقشان یعنی ترودو را مجبور به استعفا کردند و فردی خارج از محفل سیاسی مرسوم ، شخصی که زمانی رئیس بانک مرکزی بریتانیا بود یعنی کارنی را به رهبری انتخاب کردند.

او به شدت با آنچه که حزب دائما به عنوان تهدید واقعی ترامپ نه تنها برای اقتصاد بلکه برای حاکمیت کانادا توصیف می‌کرد، برخورد کرد.

اگرچه ترامپ ظاهرا از کارنی به همان اندازه ترودو متنفر نیست، اما اکنون به نظر می‌رسد که سیاست‌های او و منافع کانادا همچنان با یکدیگر متفاوت است.

در حال حاضر نشانه هایی وجود دارد حاکی از اینکه کانادا بیشتر به اروپا به عنوان یک شریک قابل اعتماد نگاه می کند تا به آمریکای ترامپ – نگرشی که مطمئنا رهبر آمریکا را ناخرسند می‌کند.

کارنی متعهد شده است که به سرعت مذاکرات تجاری جدیدی را با ترامپ آغاز کند در راستای تلاش برای جلوگیری از تعرفه‌های آمریکا بر صادرات خودروهای کانادایی که قرار است از سوم ماه مه آغاز شود.

اقتصاد کانادا، که به شدت به صادرات به ایالات متحده وابسته است، در صورت بروز یک جنگ تجاری کامل در معرض خطر قابل توجهی قرار می‌گیرد و کارنی - اقتصاددانی که آموزش لازم را دیده و یک کارشناس کهنه‌کار امور بانک مرکزی است - به رای‌دهندگان قول داده است که هر کاری که در توانش باشد انجام خواهد داد تا مانع از سقوط کانادا به رکود اقتصادی شود.

همزمان، ترامپ روز دوشنبه در حالیکه رای‌دهندگان کانادایی در حال رای دادن بودند یک بار دیگر به سیاست کانادا پرداخت، دوباره مرز ایالات متحده و کانادا را «مصنوعی» خواند و گفت که وضعیت این کشور به عنوان یک ایالت «عزیز» آمریکایی بهتر خواهد بود.

کارنی به طور ناگهانی به قدرت سیاسی رسید، در زمانی که کشورش با چالشی کم‌سابقه از سوی همسایه ابرقدرت خود مواجه است.

بسیاری از رهبران جهان هنوز در حال بررسی نحوه برخورد با دونالد ترامپ در دوره دوم ریاست جمهوری او هستند، اما تعداد کمی از آنها با آزمونی مشابه روبرو خواهند شد.

هیچکس نباید انتظار داشته باشد که لیبرال‌ها از رهبر آمریکا تشکر کنند یا اینکه ترامپ لفاظی‌های خود را ملایم‌تر کند، هرچند او ماه گذشته گفت که یک نخست وزیر لیبرال را ترجیح می‌دهد. (البته او ادامه داد که واقعا برایش مهم نیست که چه کسی برنده می‌شود.)

درعوض، نتیجه محتمل شامل همان موارد قبل است – طعنه‌‌های واضح‌تر در مورد پیوستن کانادا به ایالات متحده، تهدیدهای بیشتر در مورد جنگ تجاری و تمایل بیشتر برای زیر سوال بردن روابط و توافق‌های طولانی مدت با همسایه شمالی آمریکا.

با این حال، طنز ماجرا در این است که توجه تمسخرآمیز ترامپ بر کانادا ممکن است او را از انتخاب رهبری در همسایه شمالی محروم کرده باشد که اگر نگوییم می‌توانست همراستا با او، بلکه لااقل سیاستمداری باشد که بیش از کارنیِ لیبرال با اولویت‌های محافظه‌کارانه او همسویی نشان دهد.

در حالیکه پالی‌یو، سیاستمدار کهنه کار، هرگز با این تاجر آمریکایی که رئیس جمهور شده یکی گرفته نمی‌شود، اما آنها شباهت‌هایی به هم دارند - هدف هر دو کوچک کردن دولت، کاهش مالیات‌ها و کاهش خدمات اجتماعی، تمایل به ترویج تولید سوخت فسیلی، و بیزاری از آن چیزی است که هر دو به عنوان فرهنگ چپ «ووکیستی» به سخره می‌گیرند.

پیروزی محافظه‌کاران در این انتخابات توسط بسیاری - در آمریکا و در سراسر جهان – می‌توانست نشانه جدیدی از این باشد که پیروزی ترامپ در سال گذشته تنها یک رویداد منحصر به آمریکاییان نبود. چنین تحولی می‌توانست نشان‌دهنده چیزی باشد که بسیاری از همفکران ترامپ دوست دارند آن را یک گرایش جهانی به سمت سیاست‌های محافظه‌کارانه، ضد نخبه‌گرایی، ضد مهاجرت و طرفدار طبقه کارگر بدانند.