یک سال پس از مرگ ابراهیم رئیسی؛ پرسش‌هایی که بی‌پاسخ ماند

مراسم خاکسپاری رئیسی و هلیکوپتری بالای سر تشییع‌کنندگان

منبع تصویر، ALIREZA/AFP via Getty Images

توضیح تصویر، مراسم خاکسپاری ابراهیم رئیسی، دوم خرداد ۱۴۰۳
  • نویسنده, فرنوش امیرشاهی
  • شغل, بی‌بی‌سی

فاصله «سید محرومان» و «رئيس‌جمهور ولایی» تا «شهید جمهور» و «شهید خدمت» شدن ابراهیم رئیسی، کمتر از سه سال بود.

«شخص دوم مملکت» ۳۰ اردیبهشت سال ۱۴۰۳، پیش از آنکه دوران ریاست‌جمهوری‌ او به پایان برسد، با «سقوط هلیکوپتر» حامل او، همراه وزیر امور خاجه، استاندار آذربایجان شرقی، امام جمعه تبریز و کادر پرواز و محافظان، همگی کشته شدند.

تصاویری که از سرنشینان بالگرد پس از سقوط منتشر شد، مثل نحوه مرگ آنها تار و محو بود.

این اتفاق بیش از آنکه منجر به سوگواری عمومی شود، با تردید و شایعه همراه شد.

ستاد کل نیروهای مسلح ایران در سه گزارش، هر نوع «خرابکاری، ترور، تیراندازی و انفجار» را در سقوط هلیکوپتر رد کرد و کوشید این پرونده را ببندد.

در تازه‌ترین گزارش «شرایط پیچیده اقلیمی و جوی در به وجود آمدن ناگهانی توده غلیظ مه و متراکم بالارونده به سمت ارتفاع و برخورد بالگرد با کوه» دلیل سقوط اعلام شد. هر چند محمد اسماعیلی، رییس دفتر رئیس‌جمهور، گفته بود «هنگام پرواز، هوا صاف بود.»

برخی منابع هم به نبود تجهیزات لازم هلیکوپتر برای پرواز در شرایط جوی نامساعد اشاره کرده‌اند، اما اطلاعات رسمی در این زمینه منتشر نشده است.

تیم عملیات نجات بالای سر بقایای هلیکوپتر حامل ابراهیم رئیسی

منبع تصویر، AZIN HAGHIGHI/MOJ/AFP via Getty Images

توضیح تصویر، تیم عملیات نجات در کنار بقایای هلیکوپتر حامل ابراهیم رئیسی

با این حال به نظر می‌رسد بسیاری در ایران روایت نهادهای رسمی را نپذیرفتند، تا جایی که گروهی از نیروهای سیاسی و حتی بعضی از اعضای خانواده‌ آقای رئیسی، شبهه‌هایی را درباره احتمال «کشته شدن» او مطرح کردند؛ از جمله مادر رئیسی در حالی که بی‌قرار عزاداری می‌کرد، می‌گفت: «بکشد هر کی غیر از خدا تو را کشته.»

کسانی که گزارش‌های رسمی را نمی پذیرند «رقابت‌ داخلی بر سر تعیین جانشین رهبر»، «ناتوانی دولت ابراهیم رئیسی به‌ویژه در حوزه سیاست خارجی» و «خرابکاری کشورهای خارجی» را از دلایل «حذف» او عنوان کرده‌اند.

حمید رسایی، نماینده تندروی مجلس در دی ماه سال ۱۴۰۳ گفت «یک رئیس‌جمهور مکتبی و انقلابی حذف شد تا مانعی در داخل ایران ایجاد شود و در پی آن اتفاقات منطقه یکی یکی پیش برود.»

اشاره او به کشته شدن رهبران حماس و حزب‌الله لبنان در پی جنگ غزه بود.

همزمان گروهی از کاربران در شبکه‌های اجتماعی با اشاره به «دروغ‌گویی مقام‌های ایران از جمله درباره شلیک به هواپیمای اوکراینی» صداقت مسئولان را زیر سوال بردند.

یک سال بعد از مرگ ابراهیم رئيسی، همچنان ادعای «تصادفی بودن برخورد بالگرد با ارتفاع» در بین گروه‌هایی از جامعه ایران مقبولیت عمومی ندارد.

هلیکوپتر کاروان رئیسی

منبع تصویر، Anadolu via Getty Images

محافظی که «مخالف سفر» بود

در سال گذشته گاهی اطلاعات و جزئیات جسته گریخته‌ای منتشر شد که تنها بر سوال‌ها اضافه کرد؛ از جمله مصاحبه برادر مهدی موسوی، سرتیم محافظان ابراهیم رئیسی، که به همراه او کشته شد.

مجتبی موسوی به وبسایت ایران۲۴ گفته بود،‌ برادرش مخالف این سفر بوده است: «آقا سیدمهدی هر کاری کرد که این سفر را لغو کند نتوانست. حتی مکتوب با رونوشت به فرمانده سپاه نوشت که 'سپاه حفاظت مخالف این سفر است، اما حسب وظیفه ذاتی خود، رئیس‌جمهور را همراهی می‌کند'.»

به گفته آقای موسوی، این هیئت قرار بوده که به سیستان و بلوچستان بروند: «اما ناگهان برنامه تغییر کرد. خیلی ناراحت بود چون هیچ زمانی برای رفتن و بررسی محل نداشت و دیگر اینکه مرز ایران و آذربایجان بود. می‌گفت کجا ببرمش؟ نقطه صفر مرزی؟ اشراف دارند به ایران، همسایه اسرائیل؟ پیش آقای علی‌اف؟»

ستاد کل نیروهای مسلح در بیانیه‌ای این روایت را «شبهه‌افکنی مغرضانه» توصیف و آن رد کرد. این ستاد خواهان ورود مدعی‌العموم برای «جلوگیری از ایجاد هرگونه شائبه در افکار عمومی» شده بود.

حامیان ابراهیم رئيسی از جمله تعدادی از اعضای جبهه پایداری همچنان به دنبال رد پای اسرائیل در سقوط هلیکوپتر او هستند. این تلقی با ترور اسماعیل هنیه، رهبر حماس در تهران، منفجر کردن هزاران پیجر و بی‌سیم در لبنان و کشتن حسن نصرالله، رهبر حزب‌الله تقویت شد.

هیچ مدرک معتبری برای تأیید نقش اسرائیل در سقوط بالگرد رئیس جمهور ایران وجود ندارد و مقام‌های اسرائیلی نیز این ادعا را رد کرده‌اند.

کامران غضنفری، یکی از همین گروه از نمایندگان عضو جبهه پایداری در مجلس است که آذر ۱۴۰۳ گفته بود آقای رئیسی در «همکاری میان آمریکا، اسرائیل و جمهوری آذربایجان به شهادت رسیده است اما برخی مصلحت نمی‌دانند این خبر را اعلام کنند.»

او در این سخنرانی به طعنه گفته بود: «شهادت را نسبت می‌دهند به یک توده ابر .. عجب ابر متراکم و هوشمندی بود.»

کشف بقایای هلیکوپتر رئیسی

منبع تصویر، RAHIM/AFP via Getty Images

توضیح تصویر، کشف بقایای هلیکوپتر حامل رئیس جمهور ایران در دامنه کوه

تردیدها و تناقض‌های فنی

از لحظه‌ای که خبر «گم شدن» هلیکوپتر ابراهیم رئيسی منتشر شد، اطلاعات محدود، با تاخیر، متضاد و گاهی غلط منتشر شد.

ابتدا روزنامه جوان، رسانه نزدیک به سپاه خبر داد که رئیس‌جمهور و تیمش زمینی به راهشان ادامه داده‌اند. بعد خبرگزاری فارس این موضوع را تکذیب کرد و نوشت که بالگرد «فرود سخت» داشته است. اما خیلی زود فرود سخت به احتمال سقوط تبدیل و از مردم خواسته شد دست به دعا شوند.

هدف سفر افتتاح سد قیز قلعه‌سی در مرز با جمهوری آذربایجان بود. کاروان رئیس‌جمهور ایران در راه بازگشت به تبریز بودند. بر اساس پروتکل‌ پرواز مقام‌ها در ایران، سه هلیکوپتر به صورت پلکانی پشت هم پرواز می‌کردند. اما روایت اعضای دولت وقت درباره موقعیت هلیکوپترها متناقض بود.

تناقض‌ها حتی در روایت نزدیکان رئیسی در این سفر هم وجود داشت. مهرداد بذرپاش، وزیر راه دولت رئیسی و غلامحسین اسماعیلی، رئیس دفتر او در این سفر همراه او و در یک هلیکوپتر بودند. به نقل از غلامحسین اسماعیلی آن دو سوار بالگرد سوم بودند و هلیکوپتر آقای رئیسی جلوی آنها بود، اما مهرداد بذرپاش گفت سوار هلیکوپتر اول بودند و هلیکوپتر سقوط‌ کرده پشت آنها بود.

امام جمعه تلفن خلبان را جواب داد؟

عملیات پیدا کردن بالگرد هم محل تردیدهای زیادی بود. در گزارش اول ستاد کل نیروهای مسلح بعد از یک دقیقه و نیم، و در گزارش دوم این ستاد «۶۹ ثانیه» طول کشیده تا متوجه گم شدن هلیکوپتر شوند، اما دستکم ۱۶ ساعت زمان برد تا آن را پیدا کنند.

مقام‌ها ادعا کردند برای مدتی امام جمعه تبریز موبایل خلبان پرواز را پاسخ داد و با او در ارتباط بودند. اما بعضی مسئولان دیگر اعلام کردند سیگنالی از تلفن‌های همراه ثبت نشده است.

البته یک سوال این بود که چرا هیچگاه صدای آقای محمدعلی آل‌هاشم منتشر نشد؟ و پرسش دیگر اینکه اگر یک تلفن آسیب‌ندیده وجود داشت، چطور از طریق مخابرات، ردیابی تلفن‌ و تصاویر ماهواره‌ای نتوانستند که محل سانحه را زودتر پیدا کنند؟

مراسم بزرگداشت ابراهیم رئیسی و همراهانش با عکس‌شان در مقابل شمع

منبع تصویر، AHMAD AL-RUBAYE/AFP via Getty Images

پهپاد ترکیه یا ایران؟

در جریان عملیات جستجو، ترکیه و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ادعا کردند برای اولین بار با پهپادهای نظامی محل سقوط بالگرد رئیس جمهور ایران را شناسایی کرده‌اند و هلال احمر ایران شناسایی را نتیجه جستجوی پهپادهای داوطلبانش خواند. اما ترکیه اعلام کرده بود که پهپاد «بیرقدار آکینجی» این کشور توانسته محل سقوط را پیدا کند.

بخش راستی‌آزمایی بی‌بی‌سی فارسی با بررسی مختصات اعلام شده توسط پهپاد آکینجی تایید کرد این نقطه با محل سقوط هلیکوپتر بیش از ۶ کیلومتر فاصله داشته و نادرست بوده است.

بخش راستی‌آزمایی بی‌بی‌سی فارسی همینطور با بررسی تصاویر و خبرهای عملیات جستجوی بالگرد تایید کرد که شواهد نشان می‌دهد یک گروه موتورسوار آفرود رشته اندرو، اولین کسانی بودند که به محل سقوط بالگرد رئیسی رسیدند.

تصاویر منتشر شده نشان می‌داد نیروهای سپاه پاسداران و ماموران هلال احمر بعد از این پنج موتور سوار به محل رسیده‌اند ولی صدا و سیما، خبرگزاری‌های ایران و نهادهای رسمی نامی از آن‌ها نبردند. مسعود دهنوی، مستندسازی که درباره ابراهیم رئیسی فیلم ساخته، می‌گوید یکی از نهادها تمام فیلم‌ها و مستندات این موتورسواران را از موبایل‌هایشان پاک کرده است.

«رئيسی آنقدر سوخت که از روی کفن تیمم داده شد»

تصاویری که رسانه‌ها به‌صورت محدود و تار منتشر کردند نشان می‌داد که بعضی از پیکرها کاملا سوخته‌ بودند. منصور ارضی، مداح نزدیک به حکومت، در مراسمی گفت که بدن ابراهیم رئیسی آنچنان سوخته بود که «از روی کفن تیمم داده شد و نگذاشتند همسر و مادرش با وجود اصرار زیاد آن را ببینند.»

محمد مهدی اسماعیلی، وزیر ارشاد دولت قبل هم اخیرا به خبرگزاری ایرنا، گفت که بخشی از اعضای بدن‌های متوفیان به‌ویژه آقای رئيسی هرگز پیدا نشد.»

با توجه به شدت سوختگی، بعضی از خلبانان این سوال را مطرح کردند که معلوم نیست چطور آن‌گونه که ویدئوها نشان می‌دهد، بعضی از وسایل و لباس‌ها و چمدان‌ها سالم مانده و بخش‌هایی از بالگرد سیاه هم نشده بود.

انباشت تناقض‌ها و ابهامات، حتی بعد از یکسال فضا را غبارآلودتر و پذیرش گزارش‌های رسمی را سخت‌تر کرده است.

در زمان واقعه هشتگ‌هایی مثل #مرگ_مشکوک، #شهید_یا_حذف_سیاسی، و #تئوری_توطئه در شبکه‌های اجتماعی داغ شده بود.

رئیسی و علی‌اف در حال افتتاح سد

منبع تصویر، Getty Images

توضیح تصویر، رئیسی ساعاتی قبل از مرگ در مرز ایران و جمهوری آذربایجان همراه ابراهیم علی‌اف، همتای خود، سد قیزقلعه‌سی را افتتاح کرد

بی‌اعتمادی نهادینه شده در جامعه

ریشه‌ تردید در روایت رسمی حکومت درباره مرگ ابراهیم رئیسی، محدود به ابهام‌های فنی یا اطلاعات متناقض این حادثه نیست؛ بلکه تجربه‌‌ای تاریخی از بی‌اعتمادی به روایت‌های حکومتی پشت آن نهفته است.

در حافظه‌ جمعی جامعه، موارد متعددی از مخفی‌کاری و ارائه‌ اطلاعات نادرست توسط حکومت ایران، برجسته شده‌ است.

از نمونه‌های آن، پنهان کاری در اعدام‌های دهه شصت، قتل‌های زنجیره‌ای دهه هفتاد است که ابتدا کشته شدن روشنفکران و نویسندگان به «بیگانگان» نسبت داده شد؛ یا شلیک موشک‌های سپاه به هواپیمای مسافربری اوکراین در سال ۱۳۹۸ که سه روز کتمان شد، به عهده نگرفتن مسئولیت مرگ مهسا ژینا امینی در بازداشت گشت ارشاد و کتمان سرکوب گسترده اعتراض‌ها در پی آن، اطلاعات نادرست درباره تعداد کشته‌های جنگ ایران و عراق یا ابهام‌ها و تردیدها درباره مرگ تعدادی از چهره‌های سیاسی از جمله اکبر هاشم رفسنجانی که دستکم خانواده‌اش هنوز درباره نحوه درگذشت او تردید دارند.

این موارد، در کنار سانسور ساختاری رسانه‌های رسمی، موجب شده‌ درباره روایت رسمی همیشه تردید وجود داشته باشد. حتی در صورت درست بودن روایت‌ حکومت، جامعه آن را باور نمی‌کند؛ چون در بسیاری موارد پیش‌فرض عمومی این است که «حکومت حقیقت را نمی‌گوید، مگر زمانی که ناچار شود.»

با چنین زمینه‌ای، هر حادثه‌ای که ابعاد غیرشفاف داشته باشد، به‌طور خودکار تبدیل به یک «معمای امنیتی» می‌شود. و اگر آن حادثه به مرگ یکی از چهره‌های اصلی حکومت منجر شود، گمانه‌زنی‌ها به سمت تئوری «حذف سیاسی» یا «نقش کشورهای خارجی» می‌رود.

ابراهیم رئیسی چند هفته قبل از سقوط هلیکوپتر در مراسم روز ارتش

منبع تصویر، ATTA KENARE/AFP via Getty Images

توضیح تصویر، ابراهیم رئیسی چند هفته قبل از سقوط هلیکوپتر در مراسم روز ارتش

تبلور یکدستی حکومت ایران

ابراهیم رئیسی با حمایت یکپارچه اصولگرایان و مراکز اصلی قدرت و با شعارهای بزرگ پیروز سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری شد. دولت او تبلور یکدستی حکومت ایران به سود جناح‌های تندرو بود.

در محافل سیاسی، از ابراهیم رئیسی به‌عنوان یکی از گزینه‌های رهبر بعدی جمهوری اسلامی نام برده می‌شد. به‌ویژه او دهه‌ها از معتمدان آیت‌الله علی خامنه‌ای بود و با حکم او به ریاست قوه قضائیه رسید.

با اینکه عملکرد ابراهیم رئیسی در قوه قضائیه «مطلوب نظام» تلقی می‌شد، اما در قوه مجریه او به‌تدریج محبوبیتش را از دست می‌داد تا جایی که برخی از اصولگرایان پیش‌بینی می‌کردند «او نتواند یک دوره کامل ریاست‌جمهوری را به پایان برساند.»

روزنامه فرهیختگان کابینه او را «تیمی شکست خورده با کژکاردی‌های فراوان» توصیف کرده بود. خبرگزاری ایسنا هم نوشته بود که دولت وقت با «امنیتی کردن بیش از حد فضا» بعد از جنبش مهسا، «نیروهای سیاسی میانجی و میانه‌رو را حذف کرد که باعث شد اعتراض‌ها رادیکالیزه شود.»

ناموفق بودن ابراهیم رئیسی در تحقق وعده‌های اقتصادی همچون کنترل نرخ تورم و حل بحران مسکن، باعث ریزش بدنه حامیانش شده بود. نرخ دلار تا زمان مرگ او به بیش از ۶۰ هزار تومان رسید.

دولت او و طرفدارانش در قدرت با تاکید بر «گره نزدن معیشت مردم به مذاکرات هسته‌ای»، این موضوع را کم‌اهمیت می‌دانستند. در عوض حجم ذخایر اورانیوم را افزایش دادند و بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را اخراج کردند. چنین عملکردی در میان گروهی از نیروهای سیاسی این تلقی را ایجاد کرده بود که تیم هسته‌ای او با مدیریت حسین امیرعبداللهیان توانایی تغییر را در مسیر گفت‌وگوهای هسته‌ای ایران ندارند.

ناصر ایمانی، فعال سیاسی اصولگرا با انتقاد از نزدیک شدن آقای رئيسی به «چهره‌های رادیکال و تندرو»، هشدار داده بود که «اگر جای رئیسی بودم این کار را نمی‌کردم.»

پایان پروژه مدیریت «جوان و انقلابی»

با مرگ ابراهیم رئیسی یکی از گزینه‌های بالقوه رهبری آینده نظام جمهوری اسلامی ایران حذف شد. کسی که احتمال داده می‌شد از شانس‌های اصلی ریاست مجلس خبرگان رهبری است.

نزدیکان و اعضای کابیه‌اش به مرور از مرکز صحنه سیاست به حاشیه رفتند.

و دولتی پس از او بر سر کار آمد که هرچند کماکان بر «ولایت‌پذیری» تکیه دارد، اما مشی آن میانه‌روتر است و با اشاره رهبر جمهوری اسلامی ایران به نظر می‌رسد بدنبال حل پرونده هسته‌ای است.

ابراهیم رئيسی، کسی که دهه‌ها توانسته بود در دایره مقام‌های ارشد معتمد علی خامنه‌ای باقی بماند، پایانی پر از اما و اگر داشت. درباره هیچ‌کدام از ابهام‌ها و گمانه‌ها نمی‌توان نظر قطعی داد، اما فراوانی پرسش‌‌ها در کنار سابقه پنهان‌کاری حکومت در بزنگاه‌های مختلف باعث شده که بخشی از جامعه توضیحات دستگاه‌های رسمی درباره علت سقوط هلیکوپتر رئيسی را نپذیرد.

مرگ ناگهانی او، پروژه‌ای را پایان داد که قرار بود الگویی از رهبری «انقلابی و جوان‌گرا» باشد. تعبیر «شهید» و تلاش حکومت برای اسطوره‌سازی نتوانست تصویر مثبتی از او در ذهن جامعه بر جا بگذارد. در مقابل شک و تردیدها درباره مرگ او فراگیر شد. تردیدهایی که یک سال پس از سقوط هلیکوپتر رئیس جمهور ایران، همچنان ذهن بسیاری را مشغول کرده است.